رضوانرضوان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

عسلی

شهربازی

پنجشنبه ناهار رفتیم خونه آقاجون ( پدر بابایی ) و شبش با آقاجون و مامان جون و عمو امین و زن عمو رفتیم شهربازی ... خیلی خوش گذشت شما اولین باره که به شهربازی میرفتی ... اینقدر ذوق کرده بودی و ماهم به وجد اومده بودیم ...کلی هم خاطرات بچگی برای من زنده شد ... اخه من و بابایی آخرین باری که رفتیم شهربازی عقد بودیم یعنی 7 سال پیش ...  خلاصه چون جای جدید و شادی بود  خیلی کیف کردی و بازی کردی             تنها بازی که دوستش داشتی و ازش نترسیدی اونم به خاطر اینکه آب داشت  یکبارم با آقاجون سوار شدی  مثلا عمو امین خواست بزارت رو قطار که عکس بگیری اما بازم ترسید...
5 مهر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسلی می باشد